غصه خوردن هایی که برایمان رشد می آورد
غصه خوردن هایی که برایمان رشد می آورد
آیتالله میرباقری:
«نباید کسی بگوید به جای اینکه در ماه محرم دور هم بنشینیم و حلقههایی تشکیل دهیم و عزاداری کنیم، صرفاً واقعه عاشورا را تحلیل کنیم! این جزو شبهات زیرکانه و منفی است که مربوط به دستگاه ابلیس است.
درست است که تحلیل عقلی عاشورا لازم است، اما هیچگاه از این تحلیل عقلی، توجه عاطفی زنده نمیشود و جای عزاداری را پر نمیکند.
ما باید حلقه بزنیم و در این متن بلا حضور یابیم تا تهذیب شویم. اینکه فقط دور هم بنشینیم و ببینیم که صرفاً چه اتفاقی افتاده، مثل آن قصه است که یک نفر از راه رسید و محکم بر صورت کسی دیگر کوبید! تا طرف خواست به خودش بجنبد که واکنش نشان دهد، او گفت که بیا بحث کنیم که صدا از کف دست من بود یا صورت تو؟!!
تحلیل صرف در اینجا به چه درد میخورد؟! این، غافل کردن است! شیطان بزرگترین جسارت را به ولیّ خدا کرده است، دستگاه ابلیس با تمام توان، خدا و ولیاش را هتک کردهاند! حالا ما فقط بنشینیم و تحلیل عقلی کنیم؟! این کفایت نمیکند! اول باید به این میدان وارد شویم، لااقل غصه بخوریم که چرا آنجا نبودیم تا قطعه قطعه شویم! همان غصهای که [قبل از وقوع حواث سختتر در] روز عاشورا، سعید بن عبدالله میخورد! قبل از اینکه بدن مطهر حضرت را غارت کنند، قبل از اینکه اسب بر بدن مطهر حضرت بتازند و قبل از حادثههای دیگر، سعید بن عبدالله به حضرت عرض میکند: آقاجان، من دیگر نمیتوانم تحمل کنم!
لااقل ما پس از واقعه عاشورا که باید نشان دهیم در برابر هتکی که به ولیمان شده، بیتفاوت نیستیم! قدم اول این است که چشم از این حادثه برنداریم؛ تمام عمر عزاداری کنیم و بسوزیم که چرا ولیّ ما هتک شد؛ این، رسم ادب و محبت و معرفت به ولی خدا را نشان میدهد…
این غصهها رشد میآورد و انسان را سبکبال میکند؛ اگر کسی میخواهد مستشهد بشود و آماده بشود که خونش را در رکاب وجود مقدس امام عصر(عج) بدهد، باید قلب او ذوب در عاشورا بشود؛ به هر میزان که این قلب، با ذوب در مصیبت سیدالشهدا(ع) زنده میشود، مستشهد میشود و حاضر میشود خونش را در راه ولیّ خدا بدهد…». (محرم ۸۳، جلسه ۷)