من یک طلبه ی دختر هستم
پیوند: http://sdggr.blogfa.com/
پیوند: http://sdggr.blogfa.com/
شیطان به راحتی میتواند در مسیر تمایلات نفسانی ما، از کاه دنیا، کوه بسازد و از کوه استوار و مهم آخرت، کاهی بیارزش. او از یاد ما میبرد که مدت محدودی را در دنیای فانی آمدهایم، تا زندگی بینهایت باقی را بسازیم.
کافی است تصمیم بگیریم به یکی از تمایلاتمان در دنیا پشت کنیم. ناگهان میبینیم که صدها نمونه از آن جلوۀ دنیایی برایمان آماده میشود. ما هم به توهم اینکه «من نخواستم، اما خدا برایم خواست»، از آن جلوه استفاده میکنیم و لذت میبریم.
حال آنکه خداوند هرگز فانی را به ما نمیدهد و ما را پایبند فانی نمیکند. او ما را برای بقا آفریده است و اگر هم دنیا را بدهد، میخواهد با آن به آخرت و بقا برسیم. این، شیطان است که میخواهد دنیا را برای ما اصل جلوه دهد.
برگرفته از بحث #شیطان_شناسی
#محرم١٤٣۸
برای علاقه مند شدن به خدا در مرحله اول باید از خیلی دلبستگی ها دل بکَنیم….
یک #داستان_آموزنده از استاد انصاریان
گاهی لازم است باد آدم بخوابد
✍ حدود بیست سال پیش، در یکی از شهرهای استان شیراز برای منبر دعوتم کردند، آن وقت خیلی سرحال بودم. منبرشان بعد از ظهر بود، گفتند شب اینجا نمیآیند منبر. یک حسینیه داشتند دو هزار متر پر هم میشد، یک روز نیم ساعت مانده به اذان مغرب، منبر که تمام شد آمدم بیرون که کسی با لباسها و کفش معمولی آمد و جلویم را گرفت و گفت نمیگذارم بروی منزل آقایی که دعوتت کرده و باید با من بیایی تا یک جا، یک چیزی را نشانت بدهم بعد برو، گفتم فردا گفت نه، فردا و پس فردا نمیشود. خیلی هم عادی برخورد میکرد فکر میکرد که من برادرش یا شاگردش یا کارگرش هستم. من هم لذت میبردم که با این برخورد هی دارد سوزن میزند و بادم را خالی میکند، خدا کند همیشه بغل دست آدم تا آخر عمر یکی باشد که مدام باد آدم را خالی کند وگرنه آدم میترکد و نابود میشود.
معطلش کردم که مدام با من همانند یک انسان معمولی صحبت کند، گفتم نمیآیم، گفت مگر دست خودت است؟ مچ دستت را میگیرم و میبرمت، تو کی هستی که نیایی، هی ادامه داد. چه لذتی دارد که خدا یکی را کنار آدم قرار بدهد که غرور انسان را از بین ببرد. این نعمت خداست. این خوب نیست که مدام کنار ما بیایند و با عناوینی همانند استاد و… ما را خطاب کنند؛ چراکه این باد هم باد ابلیسی است.
غصه خوردن هایی که برایمان رشد می آورد
آیتالله میرباقری:
«نباید کسی بگوید به جای اینکه در ماه محرم دور هم بنشینیم و حلقههایی تشکیل دهیم و عزاداری کنیم، صرفاً واقعه عاشورا را تحلیل کنیم! این جزو شبهات زیرکانه و منفی است که مربوط به دستگاه ابلیس است.
درست است که تحلیل عقلی عاشورا لازم است، اما هیچگاه از این تحلیل عقلی، توجه عاطفی زنده نمیشود و جای عزاداری را پر نمیکند.
ما باید حلقه بزنیم و در این متن بلا حضور یابیم تا تهذیب شویم. اینکه فقط دور هم بنشینیم و ببینیم که صرفاً چه اتفاقی افتاده، مثل آن قصه است که یک نفر از راه رسید و محکم بر صورت کسی دیگر کوبید! تا طرف خواست به خودش بجنبد که واکنش نشان دهد، او گفت که بیا بحث کنیم که صدا از کف دست من بود یا صورت تو؟!!
تحلیل صرف در اینجا به چه درد میخورد؟! این، غافل کردن است! شیطان بزرگترین جسارت را به ولیّ خدا کرده است، دستگاه ابلیس با تمام توان، خدا و ولیاش را هتک کردهاند! حالا ما فقط بنشینیم و تحلیل عقلی کنیم؟! این کفایت نمیکند! اول باید به این میدان وارد شویم، لااقل غصه بخوریم که چرا آنجا نبودیم تا قطعه قطعه شویم! همان غصهای که [قبل از وقوع حواث سختتر در] روز عاشورا، سعید بن عبدالله میخورد! قبل از اینکه بدن مطهر حضرت را غارت کنند، قبل از اینکه اسب بر بدن مطهر حضرت بتازند و قبل از حادثههای دیگر، سعید بن عبدالله به حضرت عرض میکند: آقاجان، من دیگر نمیتوانم تحمل کنم!
لااقل ما پس از واقعه عاشورا که باید نشان دهیم در برابر هتکی که به ولیمان شده، بیتفاوت نیستیم! قدم اول این است که چشم از این حادثه برنداریم؛ تمام عمر عزاداری کنیم و بسوزیم که چرا ولیّ ما هتک شد؛ این، رسم ادب و محبت و معرفت به ولی خدا را نشان میدهد…
این غصهها رشد میآورد و انسان را سبکبال میکند؛ اگر کسی میخواهد مستشهد بشود و آماده بشود که خونش را در رکاب وجود مقدس امام عصر(عج) بدهد، باید قلب او ذوب در عاشورا بشود؛ به هر میزان که این قلب، با ذوب در مصیبت سیدالشهدا(ع) زنده میشود، مستشهد میشود و حاضر میشود خونش را در راه ولیّ خدا بدهد…». (محرم ۸۳، جلسه ۷)
امام زمان بیکار است که صبح و شام بر عاشورا بگرید؟؟
«يک کسي گفته بود: مگر امام زمان(عج) بيکارند که بر عاشورا صبح و شام گريه میکنند؟ من عرض کردم: لابد شما کار داريد و امام زمان(عج) بيکارند!
آیا امام سجاد(ع) بيکار بودند که ۳۵سال گريه کردند؟! تا «کار» را چه معنا کنيم؟
آیا امام سجاد(ع) و يا حضرت يعقوب(ع) بيکار بودند و از سر بيکاري گريه مي کردند؟! اين چه تحليلي از معصوم و فعل معصوم است؟! حتماً يک سلوکي براي خودشان و براي امتشان با گريه حضرت يعقوب(ع) اتفاق مي افتاده است. براي اهل بيت(ع) هم به اين شکل است…
با اين بکائشان سلوکي براي کل کائنات اتفاق میافتد و گريه کائنات ناشي از گريه معصوم(ع) است و حال معصوم(ع) است که حال عالم را تغيير میدهد؛ منتها تجلي حال معصوم(ع) در دل مومن تجلي خاصي است؛ زيرا «شِيعَتُنَا جُزْءٌ مِنَّا، خُلِقُوا مِنْ فَضْلِ طِينَتِنَا…». تجلي حزن امام(ع) در قلب مومن واقع میشود و الا همه کائنات تحت تاثير تحولات حال امام(ع) هستند. اين که عالم در روز عاشورا متحول مي شود به خاطر تحول حال امام و ولي خدا است؛ اگر عالم ملائکه هم متحول میشوند ريشهاش در تحول حال ولیّ خدا است…». ۹۳/۸/۳
#استاد_میرباقری