من یک طلبه ی دختر هستم
پیوند: http://sdggr.blogfa.com/
پیوند: http://sdggr.blogfa.com/
روایت است که شخصی دید حضرت امام موسی کاظم (ع) ، در روز جمعه حجامت می کند.
پس گفت : فدای تو شوم ، در روز جمعه حجامت می کنی ؟
حضرت فرمود :
(( هرگاه خون بدنت زیاد باشد، خواه در شب و خواه در روز آیه الکرسی را بخوان و حجامت کن ))
از دوری تو غمین و نالان هستیم،
وز کردۀ خود کمی پشیمان هستیم…
اصلیت ما را تو اگر می پرسی،
از کوفه ولی مقیم تهران هستیم…
ما لشگری از سلاح روسی داریم،
در دوز و کلک رگ ونوسی داریم…
هر جمعه که شد بیا که ما منتظریم،
این هفته فقط نیا عروسی داریم…
از جور زمانه ما شکایت داریم،
اندازۀ کوه و صخره حاجت داریم…
ما مشکلمان گرانی و بیکاریست،
آقا به نبودنت که عادت داریم…
ما قیمت روز ارز را می دانیم،
معیار بهای بورس در تهرانیم…
فعلا دو سه روزیست هوا پس شده است،
هر روز دعای عهد را می خوانیم…
صد موعظه کن ولی ز تسلیم نگو،
از خمس و زکات و ضرب و تقسیم نگو…
آقا تو بیا ولی فقط با یک شرط…
از آنچه که ما دوست نداریم نگو…!
شرمنده ایم آقا:
معایب ما, محاسن تو را سفید کرد…
مـלּ دخترم
از نسل حـوا
با ظرافت ها و زيبایـﮯ ها
امــآ
زیبایـﮯ های مـלּ
رازهایـﮯ هستند محرمانه!
خالقـمــ سفارش کرده
جز برای محارمـ فاششان نکنمـ(1)…
یه آدم باهوش میخواد که بگه
اشتباه این سوره کجاست ؟
بسم الله الرحمن الرحیم قل هوالله احد الله الصمد لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد
بسم الله الرحمن الرحیم قل هوالله احد الله الصمد لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد
بسم الله الرحمن الرحیم قل هوالله احد الله الصمد لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد
.
.
.
.
.
دیگه نگردید ، اشتباهی نداره ثواب
یک ختم قرآن را توی ماه صفر بردی
منم توی ثوابتون شریکم
اگه دوست دارین بقیه هم از این ثواب
بهره مند بشن این نوشته رو به اشتراک بذار
“صلوات”
کپی کردنش عشق میخواد . . .
میدونی اگه کپی کنین چند هزار تا توحید
خونده میشه ؟
ده ثانیه بیشتر طول نمیکشه . . .
پیوند: http://www.iran-pw.com/?p=18256
عبور از آخرین خاکریز»
«عبور از آخرین خاکریز» عنوان کتابی است از اسیر عراقی دکتر احمد عبدالرحمن که در آخرین ساعات آزادی خرمشهر خود و دوست مجروحش را تسلیم رزمندگان ایرانی میکند. کتاب «عبور از آخرین خاکریز» که توسط محمد حسین زوارکعبه ترجمه شده ٬در پانزده فصل مجزا به رشته تحریر درآمده و از سوی انتشارات سوره مهر روانه بازار نشر شده است.
طبلهای جنگ به صدا درمیآید٬ سپتامبر سیاهی دیگر ٬سقوط در جهنم٬ به سمت خرمشهر و آبادان ٬نزدیکی به خط آتش٬ سال ۱۹۸۲سال تحولات عظیم٬ دنکرک عراق و… از جمله فصول تشکیل دهنده کتاب به شمار میآیند.
دکتر احمد عبدالرحمن که در اکتبر ۱۹۷۹وارد ارتش عراق شده بود سرانجام پس از اعزام از سوی لشگر عراق به خرمشهر٬ در لحظات آغازین فتح خرمشهر توسط نیروهای ایرانی با اسارت در میآید.
احمد عبدالرحمن که در ماه می۱۹۸۲ به عنوان پزشک به اسارت نیروهای ایرانی در میآید طی سالهای حضور خود در جبهههای جنگ به ذکر نکات و وقایعی از جنگ ۸ ساله میپردازد که در نوع خود برای خواننده تازگی دارد.
در قمستی از کتاب اینچنین آمده است:
تنها هفت کیلومتر از وقوع حوادث تکان دهنده در کشوری که تا آن روز برایم معمای عجیبی به شمار میرفت٬فاصله داشتم. طی پیمودن مسافت ۱۷۰کیلومتری بغداد تا خانقین که با ماشین دو ساعت به طول انجامید٬ چیزهای زیادی به ذهنم خطور کرد. اتفاقاتی که آن روز در ایران رخ میداد چندان برایم روشن نبود…
صفحات: 1· 2