من یک طلبه ی دختر هستم
پیوند: http://sdggr.blogfa.com/
پیوند: http://sdggr.blogfa.com/
دعا میکنم دعای همه مون با عنایت آقامون اماآورده به خیر بشه.
دعا میکنم دلامون پر از مهر بشه.
دعا میکنم درد یکی درد همه بشه.
دعا میکنم اگه کنار هم هستیم تو دل همم باشیم.
دعا میکنم تو این همه دغدغه زندگی دغدغه دین و آخرت و آقامون گم نشه.
دعا میکنم با تموم وجود نبود آقامونو احساس کنیم و برا ظهورش دعاکنیم.
دربارهٔ نام آیت الله بهجت خاطرهای از یکی از نزدیکان وی نقل شده است:
پدر آیت الله بهجت در سن ۱۶–۱۷ سالگی بر اثر بیماری وبا در بستر بیماری میافتد و حالش بد میشود به گونهای که امید زنده ماندن او از بین میرود وی میگفت: در آن حال ناگهان صدایی شنیدم که گفت: «با ایشان کاری نداشته باشید، زیرا ایشان پدر محمدتقی است.»
تا اینکه با آن حالت خوابش میبرد و مادرش که در بالین او نشسته بود گمان میکند وی از دنیا رفته، اما بعد از مدتی پدر آقای بهجت از خواب بیدار میشود و حالش رو به بهبودی میرود و بالاخره کاملاً شفا مییابد. چند سال پس از این ماجرا تصمیم به ازدواج میگیرد و سخنی را که در حال بیماری به او گفته شده بود کاملاً از یاد میبرد. بعد از ازدواج نام اولین فرزند خود را به نام پدرش مهدی میگذارد، فرزند دومی دختر بوده، وقتی سومین فرزندش متولد میشود، اسمش را محمدحسین میگذارد، و هنگامی که خداوند چهارمین فرزند را به او عنایت میکند به یاد آن سخن که در دوران بیماری اش شنیده بود میافتد، و وی را «محمدتقی» نام مینهد، ولی وی در کودکی در حوض آب میافتد و از دنیا میرود، تا اینکه سرانجام پنجمین فرزند را دوباره «محمدتقی» نام میگذارد، و بدینسان نام آیت الله بهجت مشخص میگردد.